آیه 78 سوره نحل

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

[16–78] (مشاهده آیه در سوره)


<<77 آیه 78 سوره نحل 79>>
سوره :سوره نحل (16)
جزء :14
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و خدا شما را از بطن مادران بیرون آورد در حالی که هیچ نمی‌دانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد تا مگر (دانا شوید و) شکر (این نعمتها) به جای آرید.

و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی دانستید، و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد تا سپاس گزاری کنید.

و خدا شما را از شكم مادرانتان -در حالى كه چيزى نمى‌دانستيد- بيرون آورد، و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد، باشد كه سپاسگزارى كنيد.

خدا شما را از بطن مادرانتان بيرون آورد و هيچ نمى‌دانستيد. و برايتان چشم و گوش و دل بيافريد. شايد سپاس گوييد.

و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی‌دانستید؛ و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Allah has brought you forth from the bellies of your mothers while you did not know anything. He made for you hearing, eyesight, and hearts so that you may give thanks.

And Allah has brought you forth from the wombs of your mothers-- you did not know anything-- and He gave you hearing and sight and hearts that you may give thanks.

And Allah brought you forth from the wombs of your mothers knowing nothing, and gave you hearing and sight and hearts that haply ye might give thanks.

It is He Who brought you forth from the wombs of your mothers when ye knew nothing; and He gave you hearing and sight and intelligence and affections: that ye may give thanks (to Allah).

معانی کلمات آیه

سمع: قوه شنوايى، شنيدن ،. به هر سه معنى در قرآن به كار رفته است . آن ، جمع بسته نمى ‏شود ؛ زيرا در اصل ، مصدر است و مصادر ، جمع بسته نمى ‏شوند.

الأبصار: بصر: قوه بينايى، چشم، علم . جمع آن ، ابصار است.

الافئدة: فؤاد: قلب .جمع آن ، افئده است .«فأد» در لغت ، به معنى دلسوزى و تحريك است. قلب را از آن فؤاد گفته ‏اند كه در آن توقّد و دلسوزى هست و يا در آن تأثّر و انقلاب هست.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «78» وخداوند شما را از شكم مادرانتان بيرون آورد در حالى‌كه هيچ چيز نمى‌دانستيد و براى شما گوش و چشمها ودل‌ها قرار داد، شايد شما شكر كنيد.

نکته ها

«امهات» جمع «ام» است و بجاى «امات»، «أُمَّهاتُ» گفته مى‌شود، يعنى حرفِ «ها» در جمع زايد است.

پیام ها

1- تولّد از مادر، به اراده‌ى الهى است. «اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ»

2- ياد نقص‌ها و كمبودها و فقدان‌هاى گذشته، روحيّه‌ى شكر را در انسان بارور مى‌كند. لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً ... لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌

جلد 4 - صفحه 557

3- حكمت و سنّت خداوند، آن است كه هر كارى از راه وسيله‌اش انجام شود. ابزار علم، چشم و گوش و دل است. جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ‌ ...

4- كارآيىِ گوش قبل از چشم است. (گوش در شكم مادر هم مى‌شنود، ولى چشم بعد از تولد تا مدّتى بسته است. شايد به همين دليل در آيه نام گوش قبل از چشم برده شده است) «جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ»

5- تشكر از هر نعمت، بكارگيرى صحيح آن است. زيرا قرآن از گروهى انتقاد مى‌كند كه چشم دارند ولى حقايق را نمى‌بينند، گوش دارند ولى حاضر به شنيدن حقّ نيستند. جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ ... لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌

6- شكر واقعى نعمت چشم و گوش، تحصيل علم است: زيرا آيه ابتدا مى‌فرمايد: شما نمى‌دانستيد، من به شما چشم و گوش دادم تا شكر كنيد، يعنى علم بياموزيد. جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ ... لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (78)

بعد از آن ابتداى ظهور ايشان خبر مى‌دهد تا از مبدء، معاد را استدلال نمايند:

وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ‌: و خداوند سبحان بيرون آورد شما را از شكمهاى مادران شما. لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً: نمى‌دانستيد هيچ چيز را از جلب منافع به خود، و دفع مكاره از خود. وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ‌: و قرار داد به لطف شامله خود براى شما گوش. وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ: و چشمها و دلها، يعنى ادوات و آلات دانائى و بينائى و آگاهى مرحمت فرمود تا جزئيات را به مشاعر دريابيد، و به دلها و قلبها مشاركات و مباينات كه در ميان قوا باشد به سبب تكرار احساسات تعقل كنيد، تا علوم بديهى شما را حاصل شود و به نظر در آن، اكتساب علوم نظرى نمائيد. پس ادوات استفادات و استفاضات از كلام و كتاب كه گوش و چشم باشد، خداوند منّان به شما مرحمت فرموده و سلاطين قلوب را كه مميزات مستفادات شما هستند، بر مسند تعقل متمكن ساخت تا به تفكر و تأمل هشيار شويد، مبدء و معاد خود را بشناسيد، و راه خير و سعادت را رهنما گرديد.

لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌: براى اين كه شكرگزارى كنيد و سپاسدارى نمائيد ذات احديت الهى را كه اين نعمتهاى عظيمه به شما مرحمت فرموده، كه اگر

جلد 7 - صفحه 252

هر آينه يكى از اين قوا، قدرى مئوف (و بيمار) شود، كليّه نظام اجتماعى مادى و معنوى شما مختل گردد. و اگر خواهى قدر نعمت دانى، نظر كن به آن كه يكى از اين سه عطيّه را فاقد باشد، چگونه اداره زندگانى او دشوار باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (78) أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (79) وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى‌ حِينٍ (80) وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ (81)

ترجمه‌

- و خدا بيرون آورد شما را از شكمهاى مادرانتان كه نميدانستيد چيزى را و قرار داد براى شما گوشها و چشمها و دلها را باشد كه شما شكر گذار شويد

آيا نمينگرند بسوى پرندگان در حاليكه رام شدگانند در فضاى آسمان كه نگاه نميدارد آنها را مگر خدا همانا در آن هر آينه نشانه‌ها است براى گروهى كه ميگروند

و خدا قرار داد براى شما از خانه‌هاتان آرامگاهى و قرار داد براى شما از پوستهاى شتر و گاو و گوسفند خانه‌هائى كه سبك مى‌يابيد آنها را روز كوچتان و روز بجاى ماندنتان و از پشمهاى آنها و كركهاى آنها و مويهاى آنها فرش و لباس و مايه تجارت تا زمان معيّنى‌

و خدا قرار داد براى شما از آنچه آفريد سايبانهائى و قرار داد براى شما از كوهها پناهگاههائى و قرار داد براى شما لباسهائى كه حفظ كند شما را از گرما و لباسهائى كه حفظ كند شما را در كارزارتان اين چنين تمام ميكند نعمت خود را بر شما باشد كه شما منقاد شويد.

تفسير

- يكى از آثار قدرت و اسباب نعمت خداوند بر بندگان آنستكه بيرون آورد آنها را از رحمهاى مادرهاشان در حاليكه عالم نبودند بمنافع و

جلد 3 صفحه 305

مضارشان و خداوند حواسى بآنها مرحمت فرمود كه موجب زوال جهل و اكتساب علم باشد و بوسيله آن حواس دفع ضرر و جلب نفع نمايند و از آن جمله حسّ سمع است كه در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينجا بقرينه ابصار و افئده مراد جمع است و ابصار جمع بصر و افئده جمع فؤاد است كه بمعناى قلب و محلّ علوم و معارف است و اينها نعمتهاى بزرگ خداوند است كه بايد شكر گذارى شود و يكى از آيات و علائم قدرت الهى كه اهل ايمان متوجّه بآن ميشوند و عبرت ميگيرند وجود پرندگان است در هواى مرتفع از زمين كه آنرا جوّ ميگويند و اضافه بآسمان ميشود باعتبار آنكه جهت فوق است و ديده ميشوند رام و مسخّر بفرمان خدا پرواز كنندگان بوسيله بالها و ساير معدّات و اگر اراده الهيّه بنگهدارى آنها تعلق نگرفته بود مى‌افتادند بزمين براى سنگينى جسمشان ولى غير اهل ايمان بكلّى غافل از اين آيات و مغمور در شهوات و شبهاتند و يكى از نعم الهى بر بندگان آنستكه وسايل تهيّه خانه‌ها را براى سكونت و آرامش آنها در وقت اقامت در وطنها فراهم نموده و از پوست شتر و گاو و گوسفند و متعلّقات آنها از قبيل پشم و كرك و مو خيمه‌ها و چادرها مهيّا فرموده براى بندگان كه خانه‌هاى سفرى ايشان باشد كه در موقع كوچ و انتقال از مكانى بمكانى سبك بار باشند و بتوانند آنها را نقل دهند با خود و هر جا خواسته باشند اقامت كنند بر پا نمايند و در آنها ساكن شوند و نيز از پشم گوسفند و كرك شتر و موى بز اثاثيه از قبيل فرش و لباس و متاع كه مايه انتفاع و بهره بردارى است تهيّه فرموده تا مدّتى كه ممكن باشد انتفاع از آنها يا مقدّر شده است دوام آنها و بقاء صاحبانشان و نيز خداوند مهيّا فرمود براى آسايش بندگان سايبانهائى از قبيل درخت و كوه و ابنيه و غيرها كه از تابش آفتاب بآنها پناه برند و استراحت نمايند و در كوهها غارها و منازل طبيعى سنگى و غيره قرار داد كه در آنها مخفى شوند و از شرّ درندگان محفوظ مانند و از پنبه و كتان و پشم و آهن و غيرها لباسها تهيّه فرمود براى حفظ آنها از گرما و سرما و چون در عربستان كه مورد خطاب بوده فائده اولى كه حفظ از گرما است اتمّ بوده و در آن اشاره بفائده ثانيه است بذكر حرّ كه گرما است اكتفا شده و فائده ديگر در لباس حفظ بدن است از خطرات روز جنگ و سرابيل‌

جلد 3 صفحه 306

بر مطلق لباس اعمّ از مخصوص بجنگ از قبيل جوشن و خود و غيره اطلاق ميشود و اين همه نعمتهاى الهى بنحو اتمّ و اكمل براى آنستكه بندگان متذكّر آنها شوند و شكر گذارى نمايند بتسليم و انقياد در برابر احكام الهى كه تمامى آن احكام هم بر نفع آنها است و در صورت كفر و عصيان انتفاع از نعم الهى بر آنها روانيست چون ظاهر آيه آنستكه تمام اين نعم بغرض تسليم و انقياد آنها خلق و مقرّر شده است اگر چه لطفا از متخلّفين هم گرفته نميشود ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ اللّه‌ُ أَخرَجَكُم‌ مِن‌ بُطُون‌ِ أُمَّهاتِكُم‌ لا تَعلَمُون‌َ شَيئاً وَ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ السَّمع‌َ وَ الأَبصارَ وَ الأَفئِدَةَ لَعَلَّكُم‌ تَشكُرُون‌َ (78)

و خداوند بيرون‌ آورد ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ شكم‌هاي‌ مادرانتان‌ نميدانستيد چيزي‌ ‌را‌ و قرار داد ‌براي‌ ‌شما‌ شنوايي‌ و چشمها و قلبها ‌باشد‌ ‌که‌ ‌شما‌ شكر گذار باشيد وَ اللّه‌ُ أَخرَجَكُم‌ مِن‌ بُطُون‌ِ أُمَّهاتِكُم‌ ‌اينکه‌ ‌هم‌ يكي‌ ‌از‌ آيات‌ بزرگ‌ الهي‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ مرويست‌

ا تزعم‌ انك‌ جرم‌ صغير، و فيك‌ انطوي‌ العالم‌ الاكبر

و ‌در‌ قرآن‌ مجيد مراتب‌ خلقت‌ انسان‌ ‌را‌ مكررا بيان‌ فرموده‌:

وَ لَقَد خَلَقنَا الإِنسان‌َ مِن‌ سُلالَةٍ مِن‌ طِين‌ٍ ثُم‌َّ جَعَلناه‌ُ نُطفَةً فِي‌ قَرارٍ مَكِين‌ٍ ثُم‌َّ خَلَقنَا النُّطفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقنَا العَلَقَةَ مُضغَةً فَخَلَقنَا المُضغَةَ عِظاماً فَكَسَونَا العِظام‌َ لَحماً ثُم‌َّ أَنشَأناه‌ُ خَلقاً آخَرَ فَتَبارَك‌َ اللّه‌ُ أَحسَن‌ُ الخالِقِين‌َ مؤمنون‌ ‌آيه‌ 12 ‌تا‌ 15 و نيز ميفرمايد:

وَ صَوَّرَكُم‌ فَأَحسَن‌َ صُوَرَكُم‌ وَ رَزَقَكُم‌ مِن‌َ الطَّيِّبات‌ِ ذلِكُم‌ُ اللّه‌ُ رَبُّكُم‌ فَتَبارَك‌َ اللّه‌ُ رَب‌ُّ العالَمِين‌َ مؤمن‌ ‌آيه‌ 64.

و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ و خلاصه‌ كلام‌ اينكه‌ انسان‌ مركب‌ ‌است‌ ‌از‌ روح‌ و بدن‌ و ظهر و بطن‌ و سر و علن‌ اما بدن‌ اصل‌ ‌آن‌ ‌از‌ خاك‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود مِن‌ سُلالَةٍ مِن‌ طِين‌ٍ و حكماء گفتند ‌کل‌ شي‌ء يرجع‌ ‌الي‌ اصله‌ لذا ‌اينکه‌ بدن‌ خاك‌ ميشود و قدرت‌ كامله‌ حق‌ ‌اينکه‌ خاك‌ ‌را‌ ‌در‌ مأكولات‌ انسان‌ قرار داده‌ و ‌از‌ ‌آنها‌ نطفه‌ استخراج‌ فرموده‌ و ‌در‌ صلب‌ پدران‌ و ‌از‌ آنجا بغريزه‌ شهوت‌ ‌در‌ رحم‌ مادران‌ قرار داده‌ ‌که‌ ميفرمايد:

جلد 12 - صفحه 162

فِي‌ قَرارٍ مَكِين‌ٍ و ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد يَخلُقُكُم‌ فِي‌ بُطُون‌ِ أُمَّهاتِكُم‌ خَلقاً مِن‌ بَعدِ خَلق‌ٍ فِي‌ ظُلُمات‌ٍ ثَلاث‌ٍ زمر ‌آيه‌ 8.

ظلمت‌ رحم‌ مشيمه‌ بطن‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ اطواري‌ ‌در‌ رحم‌ دارد ‌که‌ ميفرمايد: خَلقاً مِن‌ بَعدِ خَلق‌ٍ ‌از‌ علقه‌ مضغه‌ عظام‌ لحم‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ مذكوره‌ بيان‌ ميفرمايد ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ صورت‌ بندي‌ ميكند ‌که‌ ميفرمايد وَ صَوَّرَكُم‌ فَأَحسَن‌َ صُوَرَكُم‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌از‌ عالم‌ ارواح‌ روح‌ ‌هر‌ فردي‌ تعلق‌ ميگيرد ببدن‌ ‌آن‌ ‌که‌ ميفرمايد:

ثُم‌َّ أَنشَأناه‌ُ خَلقاً آخَرَ فَتَبارَك‌َ اللّه‌ُ أَحسَن‌ُ الخالِقِين‌َ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ رشد ميكند و تكميل‌ ميشود ‌از‌ رحم‌ بيرون‌ ميآيد ‌که‌ ميفرمايد: وَ اللّه‌ُ أَخرَجَكُم‌ مِن‌ بُطُون‌ِ أُمَّهاتِكُم‌ و چون‌ ‌در‌ دنيا آمد هيچگونه‌ علمي‌ نداشت‌ ‌حتي‌ ‌از‌ جوجه‌ مرغ‌ ‌پس‌ تر ‌است‌ زيرا جوجه‌ ‌تا‌ ‌از‌ تخم‌ ‌در‌ آيد تك‌ ‌بر‌ زمين‌ ميزند و دانه‌ برميدارد ‌که‌ ميفرمايد:

لا تَعلَمُون‌َ شَيئاً ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ افاضه‌ قواي‌ ظاهره‌ و باطنه‌ باو ميشود سامعه‌ باصره‌ ناطقه‌ شامه‌ لامسه‌ خيال‌ حس‌ مشترك‌ حافظه‌ متفكره‌ ذاكره‌ عاقله‌ ‌که‌ ميفرمايد وَ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ السَّمع‌َ وَ الأَبصارَ وَ الأَفئِدَةَ و سر اينكه‌ سمع‌ ‌را‌ مفرد بيان‌ فرموده‌ و ابصار و افئدة ‌را‌ جمع‌ اينست‌ ابصار مراد اعين‌ ‌است‌ ‌که‌ آلت‌ ديدنست‌ و همچنين‌ افئدة ‌که‌ محل‌ قواي‌ باطنه‌ ‌است‌ ولي‌ آلت‌ سمع‌ اذن‌ ‌است‌ ‌اگر‌ بغير ‌آن‌ فرموده‌ ‌بود‌ بجمع‌ بيان‌ كرده‌ ‌بود‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ لَهُم‌ آذان‌ٌ لا يَسمَعُون‌َ بِها اعراف‌ ‌آيه‌ 178 ولي‌ تعبير بسمع‌ فرموده‌ و شنيدن‌ مفرد ‌است‌ لعلكم‌ ‌براي‌ ترديد و شك‌ نيست‌ بلكه‌ بمعناي‌ ينبغي‌ ‌است‌ ‌که‌ بايد و لازم‌ و واجب‌ ‌است‌ تشكرون‌ قدر ‌اينکه‌ نعم‌ كليه‌ الهيه‌ ‌را‌ بدانيد و شكر گذار باشيد ‌که‌ بحكم‌ عقل‌ شكر منعم‌ واجب‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ فرع‌ شناختن‌ منعم‌ ‌است‌ و ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد لَئِن‌ شَكَرتُم‌ لَأَزِيدَنَّكُم‌ وَ لَئِن‌ كَفَرتُم‌ إِن‌َّ عَذابِي‌ لَشَدِيدٌ ابراهيم‌ ‌آيه‌ 7.

163

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 78)- انواع نعمتهای مادی و معنوی: بار دیگر قرآن به عنوان یک درس توحید و خداشناسی به مسأله نعمتهای گوناگون پروردگار باز می‌گردد، و در این بخش از نعمتها نخست به نعمت علم و دانش و ابزار شناخت اشاره کرده، می‌گوید: «و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون فرستاد در حالی که هیچ نمی‌دانستید» (وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً).

البته در آن محیط محدود و تاریک و وابسته، این جهل و بی‌خبری قابل تحمل بود، ولی به هنگامی که در فراخنای این عالم پهناور گام گذاردید، دیگر ادامه آن جهل امکان پذیر نبود، لذا ابزار درک حقایق و شناخت موجودات، یعنی، «گوش و چشم و عقل در اختیار شما گذارد» (وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ).

تا حقایق هستی، و این نعمتهای بزرگ را درک کنید، و حس شکرگزاری شما در برابر بخشنده این همه موهبت تحریک گردد «شاید شکر او را به جای آورید» (لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع